ستاره ها "فوقالعاده" به یاد ترین قسمت های به یاد ماندنی سری

Anonim

اولین قسمت به یاد ماندنی نهایی فصل است که با سقوط اتوکاتا به پایان رسید:

جنسن : تا آن لحظه، همه چیز به یک هدف وابسته بود - جستجو برای پدر. ما پدرم را پیدا کردیم، ما همچنان به مبارزه با همدیگر ادامه دادیم، و سپس پدرم را از دست دادیم و یتیمان شد.

جارد : و این اولین بار بود که ما کسی را از مردگان بازگشتیم، و شما [jensen] بود.

جنسن : من در یک تصادف ماشین کشته شدم، و او [جان وینچستر] زندگی خود را در آزازل من تغییر داد.

جارد : به نظر من این اولین بار بود که ما شاهد آن بودیم که شخصیت کلیدی چگونه می میرد و به زندگی می رسد. این چنین "پرش در ناشناخته بود". بنابراین ما به داستان دروازه ها گفتیم، آنها گفتند که با روح چه اتفاقی می افتد.

ستاره ها

دومین نوبت مهم - در فصل 2، زمانی که اسکریپت ها شروع به "آماده شدن خاک" برای ظهور فرشتگان، مدتها قبل از ظهور Castiel در فصل چهارم.

جارد : در قسمت خانه های مقدس، ما ابتدا درباره وجود فرشتگان در جهان جهان صحبت کردیم. با Jensen، من حتی یک کنفرانس تلفنی با اریک Crypt داشتم، و ما صادقانه به او گفتیم که ما نمی دانیم چگونه آن را درمان کنیم.

جنسن : ما نمی خواستیم به نحوی با یک سخنرانی برای دیدگاه های مذهبی اسکریپت ها به نحوی نصف کنیم، زیرا ما قطعا به چنین مجموعه ای مشترک شدیم. استدلال ما بود - "ما به شما اعتماد داریم. تا زمانی که ما را ناامید کرد اما ما را از بین می برد، و ما می خواهیم آن را بحث کنیم. "

جارد : و آنها به ما گوش دادند، و به نظر من، به همین دلیل است که آنها منتظر یک سال دیگر و نیم بود تا دوم و معروف ترین فرشته را به سری معرفی کنند. به نظر می رسد که این یکی بود، تنها زمانی که ما با شکایت تماس گرفتیم. از آنجا که من یک فیلمنامه نویسی نیستم، و من نمی خواهم یک فیلمنامه نویس باشم، از کار بازیگر من لذت می برم. اما در آن لحظه من چنین واکنشی داشتم - "گوش کن، اگر می خواهید این سری را به یک پروژه درباره دین تبدیل کنید، نمی خواهم در این شرکت شرکت کنم."

میشی : و اکنون، 11 سال بعد، شگفت آور، بیشتر سری ها بر اساس مولفه کتاب مقدس و اسطوره ای از کتاب مقدس گرفته شده است. جالب توجه است، ما به طور دوره ای با کشیشان، کشیش ها و حتی راهبهایی که سری را دوست دارند، ارتباط برقرار می کنیم.

جنسن [اشاره به میشا]: ما و من به واتیکان رفتیم. ما به کلیسای سنت پیتر رفتیم، و یک کشیش از کارولینای جنوبی، طرفدار سریال بود و او قبل از نقاشی از آرچانل میخائیل، که شیطان را شکست داد، یک سرویس بسته را برای ما سازماندهی کرد. او گفت: "به نظر من این است که برای شما بچه ها، مناسب خواهد بود."

ستاره ها

یکی دیگر از قسمت های مهم در تاریخ "فوقالعادهای" - هالیوود بابل در فصل 2، اولین "متا" -Episode، به لطف سری های مشابه پس از آن، از اشتباه Frenc در فصل ششم به متقاطع آینده ساخته شد scoobi-du در 13 فصل.

جنسن : هالیوود بابل - اولین بار ما در خود و بالاتر از صنایع خندیدیم.

میشی : بسیار جالب بود - متوجه شدم که می توانیم چیزی را بپردازیم که بتواند ایده های کلی پذیرفته شده را نقض کند. من سناریو قسمت ما را با Scoobi-Doo خواندم و واقعا از آنها افتخار می کنم. خوب، جایی که دیگر امکان پذیر است؟

جارد : کدام سری دیگر می تواند چنین فضایی را از جمله طرفداران، مانند طرفداران، که تنها زمانی شاد هستند، خوشحالی کنند؟ آیا می توانید تصور کنید که اگر، به عنوان مثال، در "NCIS" تصمیم گرفت تا یک قسمت متقاطع را با Scoobi Du انجام دهد؟ ما نه تنها دیوار چهارم را نابود کردیم، نه تنها "Meta" -Pisodes را حذف کردیم، اما در نهایت آنها به بهترین نحو از سری ما تبدیل شدند.

ستاره ها

در فصل هفتم، یکی دیگر از مهم ترین (و متأسفانه، SAD) رویداد برگزار شد - مرگ بابی (جیم بیبر)، که عمدتا سام و پدر دینا را جایگزین کرد.

جارد : بابی چنین عنصر مهمی از سری بود. جفری دین مورگان هرگز خیلی مهم نیست. بله، البته، او نقش مهمی در تاریخ داشت، اما او تنها در چند قسمت، و جیم بیش از حد ستاره دار - در 60 سالگرد. و مرگ او مبله به طوری که همه ما می دانستیم که در نهایت.

جارد : من به یاد داشته باشید که مارک پدیویتز چگونه [رئیس جمهور CW] گفت: "به عنوان یک طرفدار سری، من بسیار ناراحت شدم، زمانی که بابی درگذشت، اما برای تلویزیون این یک دوره عالی بود." این چیزی شبیه به من بود.

ستاره ها

ستاره ها

ستاره ها

ستاره ها

ستاره ها

ادامه مطلب