جسیکا آلبا در مجله خود. سپتامبر 2012

Anonim

درباره شروع جدید که دختر افتخار است : "من افتخار دخترم را کشف کردم که وقتی این توپ های کوچک را از پرکننده پوشک خوردم نشسته بود. همه چهره اش در آنها بود. در آن لحظه من وحشت را تجربه کردم. خوشبختانه، با افتخار، همه چیز خوب بود، اما این یک کابوس بود، و من احساس گناه من. من نگران بودم که بتوانم دخترم را مسموم کنم و بعد از همه، پوشک های اکوسیستم بود. من کسانی را پیدا کردم که ایمن تر به نظر می رسید، اما آنها ادامه دادند، و من مجبور شدم از دو بار استفاده کنم. بلافاصله بسیار گران شد. هرچه بیشتر این سوال را مطالعه کردم، بیشتر عصبانی بود. اکثر والدین هیچ وقت برای همه این جستجوها ندارند - آنها نیاز به یک شرکت با محصولاتی دارند که به آنها اعتماد دارند. من تصمیم گرفتم چنین ".

این شوهر از آن در ایجاد شرکت شرکت صادقانه پشتیبانی می کند : "من به 3.5 سال نیاز داشتم تا شرکت صادقانه را اجرا کنم. وقتی همه چیز خیلی صاف بود، من بسیار ناامید شدم. من نگران بودم که زمان و پول زیادی را صرف کردم. اما شوهر من، کش، به من گفت: "شما چیزی را از دست ندهید. به چند چیز که آموخته اید نگاه کنید. " پشتیبانی او به من کمک کرد. "

بر توانایی دادن : "والدین من همیشه از ایده کمک اجتماعی به من الهام بخش بودند، توانایی دادن چیزی. این بخش مهمی از بشریت است - به کسانی که نزدیک هستند کمک کنند. این مربوط به خیریه نیست. سوال این است که شما باید به عنوان یک فرد انجام دهید. اگر شما بیشتر خوش شانس هستید، باید بیشتر بخوانید. "

ادامه مطلب