"تارزان. افسانه "و پنج فیلم دیگر که باید این هفته را تماشا کنید

Anonim

"تارزان. افسانه"

سال ها گذشت از زمانی که فردی که بعدها به عنوان تارزان شناخته شده بود، جنگل های آفریقایی را برای زندگی به نام جان Clayton III، Lord Grastow، با همسر عزیزش جین ترک کرد. و اکنون او به کنگو دعوت شد تا به عنوان نماینده مجلس پارلمان عمل کند؛ او مشکوک نیست که این پیاده در بازی مرگبار در جلال حرص و طمع و انتقام، جایی که بلژیک ها، کاپیتان لئون رم است. اما کسانی که توطئه مرگبار را تصور کرده اند، هیچ نظری ندارند که آنها روبرو خواهند شد.

"بزرگ و مهربان غول"

در مرکز تاریخ، دختر به نام سوفی، که نمی توانستم تا نیمه شب خوابیدم و یک غول بزرگ در پنجره دیدم، که به خانه های همسایه آمد و شروع به دمیدن اتاق خواب کرد. در انطباق کامل با اعتقادات قدیمی و شاخ های کودکانه، غول پیکر سوفی را دید و خانه اش را به کشور غول ها برد.

"تخریب"

بانکدار سرمایه گذاری به سختی تجربه مرگ وحشتناک همسرش را تجربه می کند؛ او در شنا کردن عاطفی بین واقعیت و غم و اندوه او، تلاش می کند تا درک کند که چه چیزی در زندگی او اتفاق می افتد، راهی نیست که او اشتباه کرد. او توسط یک زن نجات یافته است که به طور تصادفی با آن ملاقات می کند ...

"مرد چاقو سوئیس است"

ناامید کننده شخصیت اصلی تنها در جنگل ها سرگردان است، جایی که آن را بر روی بدن مرده می کشد و او را دوستی با او می کند. با هم، آنها به خانه سفر سورئال می روند.

"دوم زندگی یو"

او خیلی زیاد است؟ سالمندان خورده Grumbler، که همسایگان را با کمربندهای ابدی می گیرد. آن را به خشم در معرض یک زباله رها شده و یا یک ماشین نادرست پارک شده جریان می دهد. و این بر این است که نور یک خانواده فریبنده بینی است، که در آن پدر و ناخن قادر به آن نیست. اما UVE می تواند همه می داند که چگونه به virtuoso "Saab" خود را بین حیاط و صندوق پستی فشار، تعمیر باتری، برای تخفیف تخفیف در بهترین بازرگان. در خانه و در گاراژ او همیشه یک نظم ایده آل دارد. همانطور که در افکار اما چرا او نیاز به یک تپانچه یا قلاب در سقف یا بدون هیچ زحمتی از قرص های خواب دارد؟ شاید پاسخ به نقل از نقل قول های بیرونی می داند. او تمایل به تصعید Uwe Cine-Challen نیست، و هرگز رانندگی کرد ...

"ماجراهای هواپیما قرمز"

فرناندو شیطانی و شیطانی 8 ساله است، او هیچ دوستی ندارد و او با پدرش همراه نیست. پدر نمی داند که چگونه برای مقابله با کودک، پدر تلاش می کند تا توجه خود را با هدایا به دست آورد. اما هیچ وقت کار نمی کند تا زمانی که کتاب قدیمی آنها را به هر دو شادی بازگرداند. فرناندو با سر خود را به جهان کتاب می اندازد و تصمیم می گیرد که به یک هواپیما نیاز داشته باشد تا کاپیتان طوفان را آزاد کند - شخصیت کتاب، که در جایی در Kamchatka دور از دست رفته است. در این سفر، فرناندو اهمیت خواندن و عشق را درک می کند.

ادامه مطلب