کایلی کوکو:
"جیم من در ریخته گری دیدم - ما تنها با هم بودیم. او خیلی بی سر و صدا، با BlackBerry در دستان خود نشسته بود. من به یاد می آورم چگونه او به من نگاه کرد و گفت: "آیا شما اتفاق می افتد که بدانید چگونه این کار کار می کند؟ من فقط با من ظاهر شدم. " او خیلی خوب نگاه کرد - من بلافاصله فکر کردم که او بسیار متناسب با نقش شلدون بود. ناز و بی گناه. "
جیم پارسونز:
"با جانی، تا زمانی که من قبلا با" Rozanne "آشنا بودم. عجیب و غریب بود - هرگز قبل از گوش دادن به کسی که با آن من قبلا قبلا شلیک کردم. من نیز با دیگران سعی کردم، اما از همان ابتدا واضح بود که جانی بیشتر برای همه چیز مناسب بود. او می دانست که او چه کار کرد، او تصور قوی کرد - این چیزی نبود که او به طور کلی به کمک من نیاز دارد. "
جانی گلیکی:
"ما همه فکر کردیم که کایلی جالب ترین کلست بود. به محض این که ما تمرین یا تیراندازی را تمام کردیم، بلافاصله به سمت چپ رفتیم - و ما اعتقاد داشتیم که او زندگی شخصی بسیار غنی تر از ما داشت. احتمالا یک سال قبل از شروع به صرف وقت بیشتر با ما، پشت صحنه بود، و اذعان کرد که او چیزی برای رفتن ندارد. "