کلی Osborne در مجله Bwatt. انتشار 5

Anonim

درباره مشکلات حیاتی : "تا لحظه ای به عقب نگاه کردم و تعجب کردم:" چرا من هستم؟ " چرا من تقریبا خودم را با مواد مخدر کشته ام؟ چرا مادر من تقریبا از سرطان فوت کرد؟ چرا پدرم به یک تصادف در یک موتور سیکلت سقوط کرد که از آن تقریبا فوت کرد؟ چرا برادرم از اسکلروز اسلوروز رنج می برد - یک بیماری که از آن درمان غیرممکن است؟ اما در یک لحظه، دوباره به زندگی ام نگاه کردم و متوجه شدم که این یک زندگی مشترک است. بسیار ساده لوحانه به این باور بود که من تنها فردی در جهان بودم که با چنین مشکلی مواجه بود. "

در مورد بیماری مادرش : "او به من آموخت که مبارزه کند. متوجه شدم که گاهی اوقات لبخند می تواند بهترین دارو باشد. لازم است هر روز زندگی کنیم، همانطور که او آخرین است، و خانواده تنها چیزی است که واقعا مهم است. فقط عشق یک حقیقت واقعی است و می تواند برای همیشه ادامه یابد. "

درباره پدرش : "پس از حادثه، پدر در نهایت با مواد مخدر و الکل گره خورده بود. این یک مسیر پیچشی بود، اما او سختی را نشان داد، به عنوان یک فرد، همسر و پدرش بسیار بهتر شد. او مانند من از دیدن دیدن نیست. "

ادامه مطلب