مصاحبه اما سنگ در نمایشگاه غرور مجله. اوت 2011

Anonim

در مورد افزایش علاقه از مخاطبان و پاپاراززی: "گاهی اوقات مردم در خیابان مرا به رسمیت می شناسند، اما به نظر می رسد" هی، سلام! "یا یک پرونده با پاپاراززی وجود داشت. این بدان معنی است که در ماشین من ایستاده و می گوید:" هی، اما! گوش دادن، در اینجا این تصاویر من در حال حاضر حذف شده است. کارت کسب و کار من را نگه دارید اگر شما به نحوی با دوستان به ساحل جمع آوری می کنید یا خانه را در لباس خواب نگه دارید، با من تماس بگیرید. من خجالت کشیدم و یک کارت کسب و کار را رد کردم. و او است: "اما من این تصاویر را حذف می کنم، می بینم؟" این بچه ها در حال تلاش برای تایپ آشنایی برای موافقت با شما هستند، و ممکن است ابتدا به نظر می رسد که آنها در یک دوستانه رفتار می کنند. و من حتی تصور نکردم که چه اتفاقی افتاده است - آنها را در مورد تصاویر تماس بگیرند.

چگونه زندگی شخصی را حفظ کنید:

"من غیرعادی در مورد چنین چیزهایی صحبت می کنم. مهمتر از همه، زمانی که به شخصی می آید، در مورد سلامت عزیزان من، تاریخ و جزئیات صرفا شخصی صحبت نمی کنم. برای من غیر قابل قبول است."

درباره کار کردن در نانوایی برای سگ ها:

"من حداقل سه نفر را می دانم که کوکی های خاص خود را به طور ناگهانی نامیده اند. بنابراین من نانوایی سگ با استعداد نیستم."

در بدترین لحظه در حرفه، زمانی که اما اما نقش رهبری در "قهرمانان" را از دست داد:

"من در حال حاضر در اتاق بعدی بودم، زیرا این دختر به عنوان خوانده شده بود. و از آستانه گریه کرد:" شما ما پیدا شده است! در یک مقیاس از یک تا ده ها شما سزاوار 11. "من پس از آن برگشتم و به خانه رفتم. من فقط در آستانه شکست عصبی بودم."

ادامه مطلب