آنجلینا جولی یک مصاحبه دقیق به مجله Vogue داد

Anonim

درباره رنگ : "براد و کودکان به راحتی می توانند به شما بگویند" مامان فقط سیاه می پوشد. خوب، بله، این خیلی عملی است. من دوست دارم که من هر دو شلوار را به هر تی شرت، هر لباس - به هر کفش. در واقع، من کمد لباس بسیار کوچک هستم براد همیشه به من خندیدم من یک شب شبانه دارم، که به نظر می رسد یک لباس، و من می توانم در او بخوابم و یا به فرزندان خود را از مدرسه انتخاب کنم، و به طور کلی می توانم کفش های خود را بر روی پاشنه بلند کنم و به جلسه بروید. "

درباره براد : "او مردی است. من فکر می کنم او بسیار سکسی است - بسیار زیبا و عجیب و غریب سکسی است .. هنگامی که من در مورد او فکر می کنم، من فقط فردی را که دارای ویژگی های یک دوست فوق العاده و یک پدر خیره کننده است، می بینم. گاهی اوقات من حملات دارم از قویترین عشق به او. .. به ویژه این اتفاق می افتد زمانی که من او را با کودکان می بینم.

ما به نوبه خود کار می کنیم. یکی از ما همیشه در خانه با کودکان است. همیشه. با آنها شما نیاز به راه رفتن، انتخاب از مدرسه و یا حتی به شلیک به ملاقات با مامان یا بابا. "

این زن موفق باشید انجام دادن همه چيز : خانواده، سینما، خیریه، مصاحبه، سفر ... "من دوقلوهایم را تغذیه کردم، Vivien و ناکس، و در عین حال من اسکریپت را خوانده ام،" او به یاد می آورد. "من احساس کردم پس از آن دور و مادر زیبا، و من در یک پیراهن شبانه برای مدت طولانی زندگی می کنم."

درباره بچه ها : "اول، ما یک پرستار را استخدام کردیم که می تواند زبان های مختلفی صحبت کند. یکی از بچه ها در ویتنامی صحبت می کند با Pats، دیگر در کامبوج - با Maddox صحبت می کنیم. ما فردی را پیدا نکرده ایم که زبان Amhar را برای زاخارا دارد، او از اتیوپی است قطعا یک روز اتفاق خواهد افتاد.

ثانیا، ما کودکان را به لیسه فرانسوی، که بیشتر برنامه در فرانسه بود، به آنها داد. این شبکه بسیار راحت است. هنگامی که ما در مجارستان در مجارستان بودیم، Maddox، Pax، Zakhar و Shilo به همان لیسوم در بوداپست رفتند و مطالعات خود را از همان محل ادامه دادند که در لس آنجلس متوقف شدند. "

آیا او یک خانواده بزرگ را می خواهد؟ او شل می شود و می گوید: "من نمی دانم .. وقتی بچه ای نداشتم، حدود دو نفر را تعجب کردم. به هر شخصی خود. اگر شما در مورد خانواده فکر می کنید، پس باید درک کنید که چگونه با آنها تماس بگیرید و چگونه فرزندانتان یکدیگر را درمان کنند. شما ممکن است یک کودک با نیازهای عظیم داشته باشید و متوجه خواهید شد که شما نمی توانید به سایر کودکان توجه نکنید. ما احساس کردیم که ما می توانیم بچه های زیادی را اداره کنیم، و ما بسیار خوشحال بودیم، داشتن چنین خانه بزرگ ".

در اینجا او BlackBerry خود را می گیرد و آن را به من نشان می دهد: "این یکی از عکس های مورد علاقه من است. این براد است وقت ناهار". در شب عکس، اتاق در رستوران، یک میز بزرگ بزرگ، در پیش زمینه براد و یک، دو، سه، ... چهار (انجی جیغ، در حالی که من با صدای بلند فکر کردم)، پنج، شش چهره کوچک. او Blackberry را پشت سر می برد و می گوید: "دختران من (که همه در عکس در رنگ بودند) هنر بدن خود را انجام دادند. دیروز من یک مارمولک را در خانه پیدا کردم و پرسیدم که او چه کسی است. او Shailo را آورد. قبل از آن، او یک پرنده مرده را کشف کرد و پرسید که آیا امکان دارد خانه اش را بگیرد یا خیر. چیزی که من سرم را تکان دادم: "نه، من فکر نمی کنم این عالی، آفتاب است." او همه حیوانات را بسیار دوست دارد. "

درباره غذا : "من بهترین آشپز نیستم. PAX بسیار بهتر از من آماده است. اما من سعی می کنم زمانی که من می توانم. اگرچه آنها خیلی زیبا هستند - وقتی که من آماده ام، شادی زیادی دارند. او به طور کلی از من حمایت می کند. اخیرا من فردا قبل از کلاس درس در مدرسه و Maddox آماده بودم، چنین "متشکرم، مادر، کار خوب!".

درباره خیریه : "فرزندان من از کشورهایی که من کار می کنم. وقتی به فرزندانم نگاه می کنم، به یاد می آورم آنچه در پاکستان اتفاق می افتد و من فکر می کنم" اینها آسیایی ها و فرزندان من از این بخش از جهان هستند. این کودکان بسیار شبیه به فرزندان من هستند . "بنابراین من خوشحالم که کار شما را انجام می دهم."

ادامه مطلب