کریستن استوارت، رابرت پتینسون و تیلور لوتنر درباره فیلم "ماه جدید"

Anonim

درباره رابطه شخصیت های اصلی به ما بگویید؟

کریستن استوارت: او (توپ) کابوس وحشتناک ترین این است که ادوارد می تواند او را ترک کند. و این اتفاق می افتد، او را ترک می کند. هر کس که از دست رفته بود، قلبش شکسته شد، می داند که کل زندگی در چنین موردی است. بلا به هیچ وجه رنج نمی برد. او کاملا از آنچه که معلوم شد وضعیت بود، آگاه است. او به ادوارد اعتماد کرد و منتظر همان او بود. ادوارد - یکی که در آن او نیاز به حضور او برای بلا مفید است، اما این به این معنا نیست که او دقیقا کسی است که به او نیاز دارد. او غیر قابل درک است، او سرد است، او بسته است، و نه بیش از. اما بدون محدودیت او، آنها هرگز نمی توانند با هم باشند.

رابرت پاتیسون: از زمان کریستن و من قبلا این نقش ها را بازی کردم، ما ایده های خودمان را در مورد چگونگی کاراکترهای قهرمانان ما در مجموعه های زیر توسعه خواهیم داد ... من قهرمان من را با "خون آشام که درگیر شده" - در مقایسه با Volturi در نظر دارم. آنها خود را به عنوان هیولاها درک می کنند، اما این کاملا مناسب است. اما زمانی که آنها دختر مرگ را می بینند که می گوید که او ادوارد را دوست دارد، آنها می خواهند باور کنند که این اتفاق می افتد، و این چیزی است که آن را ذخیره می کند.

شما می توانید در مورد قهرمان اصلی سوم، یعقوب بگویید؟

کریستن استوارت: یعقوب مخالف ادوارد است، او نور است، او شاد و قلب است، و او موفق به دیدن بهترین چیز در Belle. در حقیقت، او بهترین دوست اوست و اگر بهترین دوست شما را برآورده می کنید - عالی است، اما شما همیشه در عشق او نیستید.

تیلور لوتنر: یعقوب از طریق تحول گذشت شما Jacob را در حالت های فیزیکی مختلف خواهید دید. و از آنجایی که او ظاهر فیزیکی خود را تغییر می دهد، آن را تغییر می دهد و احساسی. من از بخشی از ترفندهای خودم لذت می برم، و این لحظات محبوب ترین من در این فیلم بود. به عنوان مثال، در یکی از صحنه ها، یعقوب از خانه خارج می شود، از حصار پرش می کند، از طریق رودخانه پرش می کند و از طریق رودخانه می افتد. سیم ها به من متصل بودند و من ده پا را بالای زمین گرفتم، و سپس - یک توقف تیز، و من باید در همان سطح یخ زده، به طوری که بعدا افراد درگیر در جلوه های ویژه می توانند بدن من را بگیرند و آن را به بدن تبدیل کنند از گرگ. یعقوب باید رابطه خود را با بلا ببیند، و چنین تغییراتی منجر به تحسین می شود. یعقوب به نور خورشید تبدیل می شود که بلا را بیدار کرد و آن را به زندگی بازگرداند. و هنگامی که به طور ناگهانی ادوارد باز می گردد، یعقوب همه چیز را از دست می دهد.

به ما در مورد مدیر فیلم، کریس Vaitsa بگویید؟

کریستن استوارت: کریس، همه افکار به وضوح سازماندهی شده اند، و او واقعا آماده همکاری است. بسیار خوشایند بود که بدانیم که او نیز به این پروژه اختصاص داده شده است، همانطور که همه ما این بود که برای او فقط یک پروژه بزرگ دیگر نیست.

رابرت پاتیسون: کتاب "گرگ و میش" یک پایان خوشحال است. بلا و ادوارد - با هم، آنها موفق به شکست دشمنان شدند. در "ماه جدید" به واقعیت واقعی حمله می کند. رابطه آنها در حال توسعه است، دلبستگی آنها به سمت یکدیگر رشد می کند و یک تهدید ملموس وجود دارد. کریس بسیاری از ایده های فوق العاده را آماده کرد و کار تحقیقاتی زیادی را برای اثبات عدالت خود صرف کرد. "

ادامه مطلب