به نظر می رسد که چارلیزه صادقانه معتقد است که جکسون همان دختر به عنوان خواهر کوچکتر او ماه اوت است. "بله، من هم فکر کردم که او یک پسر بود - تا زمانی که او سه سال به من نگاه کرد و نگفت که او یک دختر بود. این چیزی است که اتفاق افتاده است. من دو دختر زیبا دارم، که من، مانند هر پدر و مادر، می خواهم از آن محافظت کنم و خوشحال باشم. آنها به عنوان آنها متولد شدند، و من تصمیم نمی گیرم که چه زمانی رشد خواهند کرد که آنها رشد خواهند کرد. "
به جای اعمال هنجارهای پذیرفته شده و ارزش های کودکان، بازیگر تصمیم گرفت تا بر تعهدات والدینش تمرکز کند: "کار من این است که آنها را دوست داشته باشیم و اطمینان حاصل کنیم که آنها همه چیزهایی را که نیاز دارند، به منظور کسانی که می خواهند باشند، داشته باشند. و من هر کاری را انجام خواهم داد تا فرزندانم چنین حق داشته باشند. " او خندید و ادامه داد: "شما می توانید مادر خود را سرزنش کنید، من چیزی بهتر از آن نمی دانم. شما می دانید، من در کشوری بزرگ شدم که مردم در نیمی از آنها زندگی می کردند و دروغ فرانک می کردند، در گوشه ها زمزمه می کردند و می ترسیدند به طور مستقیم صحبت کنند، اما آنها به طور متفاوتی مطرح شدند. "
شاید درام خانواده بر روی درک بازیگر نقش داشته باشد. در سن 15 سالگی مادر، چارلیز مجبور شد پدرش را برای محافظت از خود و دختر محافظت کند. پس از آن، زن مجبور شد شرکت ساختمانی شوهرش را رهبری کند و با بدهی ها پرداخت کند، که او در نهایت به طور کامل مقابله کرد. "من فقط به او با دهان باز نگاه کردم و فکر کردم که می خواهم یکسان باشم. من هرگز نمی ترسم یک زن باشم این است که زمانی که من به تنهایی باقی مانده بودم و در 20 سالگی متوجه شدم که زنان در همه زمینه ها احترام نمی گذارند. "