جورج کلونی در مجله Esquire. ژانویه 2012

Anonim

درباره مدیریت میلیون ها نفر : "من پول را در بازار سهام سرمایه گذاری نکردم. برای من، این مثل وگاس بدون رقصنده است - لذت، هیچ بازی قمار، بدون رقص، بدون نوشیدن - شما نمی توانید در این مشارکت. بنابراین من خانه ام را برای پول نقد به زودی به محض این که توانستم خریدم. این یک نوع پایه ای برای این مورد است، اگر همه چیز بد باشد. من هنوز هم فکر می کنم. وقتی همه چیز بد است، من این قطعه زمین را می گیرم و ابتدا آن را به فروش برسانم، و سپس یک قطعه دیگر و همچنین فروش. "

بر اهمیت اسکریپت : "یک سناریو خوب شما را باز می کند. در پایان فیلم "مایکل کلایتون" یک صحنه وجود دارد، جایی که من در ماشین نشسته ام و می گویم: "بیایید برویم". دوربین من را به من نشان می دهد، و ما ترک می کنیم. هر کس واقعا این صحنه را دوست دارد، زیرا کاملا من است. و مردم می پرسند: "چه اتفاقی در سر شما افتاد؟" صادقانه، اگر این صحنه در ابتدای فیلم نشان داده شود، مردم می گویند: "من به جنون خسته ام". این نمونه ای از این واقعیت است که بازیگر این فیلم را انجام می دهد، اما اسکریپت. "

درباره دوستی : "ما یک شرکت 10 نفر داریم. ما بهترین دوستان برای 30 سال است. ده بچه و همسران و فرزندانشان هم اکنون خانواده ما هستند. من طرفدار مکالمات از طریق تلفن نیستم، مانند بقیه. با برخی از بچه ها، من نمی توانم دو ماه صحبت کنم، و سپس لوله را بردارید و بشنوید: "خب، چطور؟" هیچ احساس گناه یا سوالاتی از سری "کجا بودی؟"، "چه اتفاقی افتاد؟" یا "چرا ما صحبت نکردیم؟" همه چیز ساده است. "

ادامه مطلب