نائومی وات در مجله همپتون. سپتامبر 2013

Anonim

درباره شاهزاده خانم دیانا : "من می توانم بسیاری از افرادی که جان سالم به در بردند، به یاد نیاورند، که در همان سطح شهرت قرار دارند. وحشتناک است که تصور یک زندگی مشابه را تصور کنید. اما او تمام وقت تلاش کرد تا بهتر شود - به همین دلیل من فقط عاشق او هستم. او در این شرایط بسیار کار کرد و برای حق خوشبختی تلاش کرد تا خوشحال شود. او برای مشکلات آماده بود، زیرا در ابتدا یک مدت طولانی از مادرش دور ماند، و سپس در 19 سالگی مجبور شد مجبور شود به شیوه زندگی سلطنتی برسد و سپس از این دایره خارج شد و ازدواج او را از بین برد. من فکر می کنم او احساس تنهایی کرد، اما تلاش کرد تا مقابله کند. بعضی از مردم متعلق به این داستان با بدبینی هستند، اما من بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم که او سعی کرد بهتر شود و از طریق زمان های دشوار برود. "

درباره دوستی : "من همیشه می توانم با دوستانم تماس بگیرم اگر من نیاز به روان درمانی Advisupan دارم. اما مهم نیست که آن را از دست ندهید. من در میان زنان بسیار قوی که همیشه می دانستند چه می دانستند، بزرگ شدم. مادر من ضعف دارد، اما در عین حال یک زن قوی و بسیار صادق است. او هرگز وانمود نمی کند من این همه را دیدم، بنابراین من از مردم قوی و با اعتماد به نفس نمی ترسم. برعکس، من را به آنها می کشم اما من هرگز هرج و مرج، ضعف های انسانی یا کاستی را محکوم نمی کنم. "

اوه سرگرمی : "من سرگرمی های مختلف را امتحان می کنم، و سپس فقط پرتاب می کنم، اگر آنها زمان زیادی را مصرف می کنند، یا اگر من در آنها موفق نشدم. این بد است. تنیس متعلق به تعداد چنین سرگرمی ها است. یا، به عنوان مثال، من درس های ایتالیایی را برای دو نفر از حاملگی هایم گرفتم، و من واقعا آن را دوست داشتم. اما پس از آن من ناگهان متوجه شدم که نمی توانم به سطح بعدی بروم. من عاشق دوچرخه سواری با خانواده یا تنها هستم. من عاشق آشپزی هستم، اگرچه من یک آشپز درخشان نیستم. من یک کوک متوسط ​​هستم و من نمی دانم چگونه به اجاق گاز. من در اطراف باغ آشفته می شوم، هرچند چنین شناختی و صداها به هیچ وجه سکسی نیست. "

ادامه مطلب